می نویسم
برای قلبی که شکست
و دستی که دیگر توان نوشتن ندارد
می نویسم
از سرابی که همه هستی ام را به یغما برد
از گردابی که تمامی شکوفه های امیدم را بلعید
و از طوفانی که خانه آرزوهایم را ویران ساخت
می نویسم
از بغض
از سکوت
از هر آنچه باید بشکند
می نویسم
از دردهای التیام نیافته
از بغضهای بی صدا شکسته
می نویسم
از تنهایی
از بي كسي
از نامردي ها
آه خدایا
خیلی دلم گرفته ...
از خیلی ها...
نظرات شما عزیزان:
سالومه
ساعت19:14---12 مهر 1392
سلام مریم من تازه به وبت امدم خیلی باهام یک رنگ فقط میتونم بگم باهات یکیم دردت میفهمم دوستم
|